جلوه‌هایی‌ از حریت‌ و عزّت‌ حسینی‌ (ع)

از زمان‌ شهادت‌ حضرت‌ ابا عبدالله الحسین‌ (ع) در صحرای‌ کربلا تا به‌ امروز، عالم‌تشیع‌، سوگوار و ماتم‌ زده‌ مظلومیت‌ حق‌ جویان‌ عرصة‌ عاشورا است‌؛ راد مردانی‌ که‌ ردفراسوی‌ انسانیت‌ گام‌ نهادند و به‌ پاس‌ داشت‌ عدالت‌، شرافت‌، حریت‌ و هر آنچه‌ مضمون‌دین‌ خداست‌، از جان‌ خود گذشتند؛ شهیدانی‌ ملکوت‌ نشین‌ که‌ با نثار خون‌ خود، نام‌ و یادحق‌ را بر گسترة‌ تاریخ‌ حک‌ کردند؛ عاشقانی‌ که‌ بر استر عقل‌ سوار شدند و با اکسیر عشق‌،مس‌ وجودشان‌ را طلا ساختند و عروج‌ به‌ عرش‌ الهی‌ را بر ماندن‌ و فسیل‌ شدن‌ در خاک‌دان‌ بی‌اعتبار دنیا برگزیدند.امام‌ حسین‌ (ع) استوانة‌ حق‌ و حقیقت‌ و تبلور مجموعه‌ای‌ تمام‌ از فرهنگ‌ تعالی‌بخش‌ انسانی‌ برای‌ همه‌ دوره‌ هاست‌.ذکر و یاد نهضت‌ حسینی‌، بیان‌ نامه‌ای‌ است‌ از قداست‌ حقیقت‌ و عدالت‌، واعتراضی‌ است‌ به‌ هتک‌ حرمت‌ حریم‌ کبریا، و دفاعیه‌ای‌ است‌ از جبهة‌ اهل‌ بیت‌ عصمت‌ وطهارت‌ (ع) و اولیای‌ دین‌ خدا، بازتاب‌ عشق‌ به‌ همة‌ انبیای‌ الهی‌ و خاندان‌ وحی‌ است‌،نمایان‌ کنندة‌ مهر نبوت‌ بر حقانیت‌ زعامت‌ و حکومت‌ ستم‌ کشان‌ تاریخ‌ است‌، نقش‌ بندصلابت‌، غیرت‌، آزادگی‌ و شجاعت‌ انسان‌ در تجلی‌ گاه‌ ایمان‌ است‌، و بر افراشتن‌ پرچم‌خداخواهی‌ و آزادمنشی‌، در گسترة‌ روزگار است‌.


در فرهنگ‌ تشیع‌ و از زاویة‌ نگاه‌ اهل‌ بیت‌ عصمت‌ و طهارت‌ (ع) ، حادثة‌ جان‌ گدازعاشورای‌ حسینی‌ و شور نینوایی‌ کربلا، عظیم‌ترین‌ واقعة‌ تاریخ‌ و عالی‌ترین‌ دانشگاه‌برای‌ تربیت‌ بشر است‌.حضرت‌ ابا عبدالله الحسین‌ (ع) امام‌ سوم‌ شیعیان‌، شهید سرزمین‌ کربلا و «ثارالله»است‌ که‌ نهضت‌ عظیم‌ عاشورا، بر محور فداکاری‌ و جان‌ فشانی‌ او شکل‌ گرفت‌ و تاریخ‌حیات‌ انسان‌ را از حماسه‌ و ایثار سرشار کرد و عالی‌ترین‌ درس‌ عزت‌ و افتخار و آزادگی‌ رابه‌ نوع‌ انسان‌ عرضه‌ داشت‌ و با نثار خون‌ حیات‌ بخش‌ خویش‌، نهال‌ نوپای‌ اسلام‌ راآبیاری‌ کرد و برای‌ تاریخ‌، حجت‌ حق‌طلبی‌ و بیداری‌ را بر امت‌ محمد (ص) اتمام‌ نمود.کربلا پس‌ از شهادت‌ امام‌ حسین‌ (ع) و یارانش‌، کانون‌ الهام‌ و اشراق‌ شد و قیام‌برای‌ عدالت‌ و آزادگی‌ از هر آنچه‌ ناراستی‌ است‌، از سرچشمة‌ عاشورا جوشید.در فرهنگ‌ شیعی‌، عاشورا روز مصیبت‌ عظمی‌ است‌ که‌ در آن‌ بزرگ‌ترین‌ فاجعة‌تاریخ‌ رخ‌ داده‌ و عظیم‌ترین‌ ستم‌ها بر خاندان‌ پیامبر (ص) رفته‌ است‌.شیعه‌ بر آن‌ است‌ که‌ اهل‌ جنت‌ در این‌ روز به‌ عزای‌ حسینی‌ می‌نشینند و درمصیبتی‌ که‌ بر آل‌ محمد (ص) رفته‌ است‌، می‌گریند. عاشورا، تجلی‌ درگیری‌ و رویارویی‌حق‌ و باطل‌ و روز فداکاری‌ و جانبازی‌ در راه‌ عقیده‌ و ایمان‌ است‌.


رئیس‌ مذهب‌ ما حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ (ع) ، امام‌ زمان‌(عج‌) را که‌ برای‌ تحقق‌نهایی‌ حقیقت‌ اسلام‌ و اتمام‌ و اکمال‌ عملی‌ دین‌ خدا ظهور خواهد کرد، خون‌ خواه‌ حضرت‌امام‌ حسین‌ (ع) معرفی‌ می‌فرماید.حضرت‌ امام‌ علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا (ع) فرموده‌ است‌ که‌:«در جاهلیت‌، حرمت‌ ماه‌ محرم‌ را نگاه‌ می‌داشتند و از جنگیدن‌ خودداری‌می‌کردند، اما ظالمان‌، در محرم‌، خون‌های‌ ما را ریختند و حرمت‌ ما را شکستند و فرزندان‌و زنان‌ ما را اسیر کردند و خیام‌ ما را آتش‌ زده‌ و به‌ غارت‌ بردند و حرمت‌ پیامبر (ص) را درباره‌ذریه‌اش‌ رعایت‌ نکردند.»این‌ منطق‌ آل‌ الله : است‌ که‌ پیدایی‌ اسلام‌ محمدی‌ (ص) و بقا و تداوم‌ آن‌،حسین‌ (ع) است‌، یعنی‌ نهضت‌ حضرت‌ اباعبدالله الحسین‌ (ع) دین‌ پیامبر (ص) را احیامی‌کند و چه‌ بسا در توصیف‌ این‌ حقیقت‌ هیچ‌ بیانی‌ رساتر از فرموده‌ پیامبر خدا (ص) نیست‌ که‌ فرمود:«حُسَیْن‌ٌ مِنّی‌ وَاَنَا مِن‌ْ حُسَیْن‌ٍ»حسین‌، از رسول‌ خدا است‌ و رسول‌ خدا از حسین‌!


آری‌، همة‌ مرام‌ و فرهنگ‌ و منش‌ امام‌ حسین‌ (ع) ، ناشی‌ از ذوب‌ شدن‌ او در دین‌محمدی‌ (ص) است‌، و دین‌ محمدی‌ (ص) نیز با قیام‌ امام‌ حسین‌ (ع) و شهادتش‌ تفسیر شدو هم‌ چون‌ برنامه‌ای‌ عملی‌ و مجسم‌، برای‌ تاریخ‌، در منظر ره‌ پویان‌ حقیقت‌ و عدالت‌ قرارگرفت‌.آل‌ الله : ، حسین‌ (ع) را چلچراغ‌ هدایت‌ و کشتی‌ نجات‌ امت‌، توصیف‌ فرموده‌اند؛زیرا فرهنگ‌ حسینی‌، هویت‌ بارز آزادی‌ و آزادگی‌ است‌.نهضت‌ عاشورا، حادثه‌ای‌ است‌ که‌ در بستر تاریخ‌ ظهور می‌کند اما در متن‌ آن‌مضمون‌ها مفهوم‌ هایی‌ نهفته‌ است‌ که‌ آن‌ را از همة‌ حوادث‌ و وقایع‌ خون‌ بار تاریخ‌،متمایز می‌سازد. تجلی‌ فرازهای‌ انسان‌ ساز نهضت‌ عاشورا، زلال‌ زندگی‌ بخشی‌ است‌ که‌در گسترة‌ تاریخ‌ حیات‌ اسلام‌، در رگ‌های‌ مردم‌ جاری‌ گشته‌ و جاودانگی‌ حقیقت‌، حقانیت‌امامت‌، شرافت‌، عزت‌، حریت‌، عبودیت‌، عدالت‌ و همة‌ شاخص‌های‌ دیگر دین‌ خدا رابرای‌ بشریت‌ تضمین‌ می‌کند.امام‌ حسین‌ (ع) و عاشورای‌ او، مظهور کدام‌ یک‌ از خصلت‌های‌ عالی‌ انسانی‌نیست‌؟او معلم‌ حریت‌، اسوه‌ جهاد، الگوی‌ عبودیت‌، هوادار محض‌ حقیقت‌، مظهور کامل‌عزت‌ و شرافت‌، استاد و مدرس‌ رأفت‌ و گذشت‌، و ره‌ پوی‌ عدالت‌ و مروت‌ است‌.محرم‌ و اوج‌ آن‌، تاسوعا و عاشورای‌ حسینی‌، دانشگاه‌ عظیمی‌ است‌ که‌ بشر تشنه‌در تاریخ‌، می‌تواند از آن‌ ایثار و از خود گذشتگی‌، عظمت‌ و عزت‌، افتخار و شرافت‌، علم‌ واندیشه‌، بخشش‌ و فداکاری‌، شیوایی‌ و فصاحت‌، دلاوری‌ و شجاعت‌، فروتنی‌ و تواضع‌،حلم‌ و متانت‌، تعاون‌ و دستگیری‌، ظلم‌ ستیزی‌ و عدالت‌ و... را فرا گیرد.


ما در این‌ سخن‌ کوتاه‌ برآنیم‌ تا جرعه‌ هایی‌ از اقیانوس‌ بی‌کران‌ عبودیت‌ و بندگی‌حضرت‌ ابا عبدالله الحسین‌ (ع) را که‌ در حریت‌ و آزادگی‌ آن‌ امام‌ همام‌ در عرصة‌ کربلا،تبلور و ظهوریافت‌، نوش‌ کنیم‌ و از میان‌ همة‌ فضیلت‌های‌ انسانی‌ که‌ در کربلا رقم‌ خورد،این‌ سجیة‌ عالی‌ تربیتی‌ را ـ که‌ به‌ نظر نگارنده‌ این‌ سطور، ریشه‌ و بنیان‌ همة‌ فضایل‌انسانی‌ است‌ ـ مطالعه‌ کنیم‌.


عبودیت‌، زیربنای‌ حریت‌ِ حسینی‌

امام‌ حسین‌ (ع) را به‌ درستی‌ «سرور و سالار آزادگان‌ جهان‌» نامیده‌اند. آزادگی‌شأنی‌ از مراتب‌ عالیه‌ انسانی‌ است‌ که‌ جز با مجاهدت‌ نفسانی‌، ریاضت‌ و تهجد به‌ دست‌نمی‌آید. انسانی‌ که‌ در تعلقات‌ دنیوی‌ و وابستگی‌های‌ نفسانی‌ اسیر است‌، هرگز نمی‌تواندرد مسیر عقیده‌ و آرمان‌ عدالت‌، از جان‌ خویش‌ درگذرد.انسانی‌ که‌ در مردار دنائت‌ دنیا مانده‌ و گندیده‌ و روزگاری‌ را در پی‌ سراب‌ هواها وهوس‌ها به‌ این‌ سو و آن‌ سوی‌ دویده‌ و برای‌ گذران‌ زندگی‌، به‌ رنگ‌ و ریا متلون‌ شده‌، اسیرنان‌ و نام‌ است‌، چگونه‌ می‌تواند از این‌ همه‌ بندها و دلبستگی‌ها برهد؟جبهة‌ حسین‌ (ع) ، قبل‌ از آن‌ که‌ جبهة‌ ازادی‌ خواهی‌ در عرصة‌ سیاست‌ باشد،جبهة‌ سلوک‌ الی‌ الله و بندگی‌ خداست‌. رزمندگان‌ این‌ جبهه‌، دیر زمانی‌ است‌ که‌ در مکتب‌عشق‌ به‌ خدا، مراتب‌ کمال‌ را پیموده‌اند و با بندگی‌ کمال‌ مطلق‌، به‌ کمال‌ انسانی‌متصف‌شده‌اند.بندگی‌ خدا، آزادی‌ از اسارت‌ هوا و هوس‌و دنیاست‌ و بندة‌ خدا، بندگی‌ غیر را برنمی‌تابد. خورشید حقیقت‌، آن‌ گاه‌ که‌ در جان‌ آدمی‌ درخشید، منظرش‌ را تا افقی‌ لایتناهی‌می‌گسترد و جانش‌ را هر چند که‌ در زندان‌ تن‌ اسیر باشد، به‌ فراسوی‌ مادیت‌ ره‌ سپارمی‌کند. انسانی‌ این‌ گونه‌، هرگز نمی‌تواند گوهر وجودش‌ را به‌ پای‌ سفلگان‌ بریزد، فریب‌دنیا خورد و آخرت‌ را که‌ تجلی‌ گاه‌ اسرار خداست‌، به‌ متاعی‌ قلیل‌ و بهایی‌ ناچیز، بفروشد.


آزادی‌ در مکتب‌ حسین‌ (ع) صرفا یک‌ اراده‌ سیاسی‌ نیست‌ بلکه‌ محصول‌ تربیتی‌نفسانی‌ و مجاهدتی‌ ایمانی‌ است‌. حسین‌ (ع) فرزند آن‌ امامی‌ است‌ که‌ حریت‌ علوی‌ رااین‌ گونه‌ به‌ تصویر می‌کشد:«اَلا'' حُرٌّ یَدَع‌ُ ه''ذِه‌ِ اللّ''م''اظَة‌َ لاَهْلِه''ا؟ اِنَّه‌ُ لَیْس‌َ لاَنْفُسِکُم‌ْ ثَمَن‌ٌ اِلاَّ الْجَنَّة‌ِ، فَلا'' تَبیعُوها اءلاّ''بِه''ا ؛آیا آزاده‌ای‌ نیست‌ که‌ این‌ خردة‌ طعام‌ در کام‌ دنیا را دور بریزد و برای‌ آنان‌ که‌ در خورآنند، وانهد؟جان‌های‌ شما را بهایی‌ جز بهشت‌ جاودان‌ نیست‌، پس‌ جز بدان‌ مفروشیدش‌.»نتیجة‌ منطقی‌ این‌ آرمان‌، چیزی‌ جز این‌ نیست‌ که‌:«وَلا'' تَکُن‌ْ عَبْدَ غَیْرِک‌َ وَقَدْ جَعَلَک‌َ اللهُ حُرّاً ؛ بندة‌ دیگری‌ مباش‌، زیرا که‌ خداوند، تورا آزاد آفریده‌ است‌.»مبنای‌ تربیت‌ دینی‌، شکل‌گیری‌ شخصیت‌ انسان‌ در بستر حریت‌ و ازادگی‌ است‌.کمالات‌ انسانی‌ جز از ره‌ گذر بریدن‌ بندهای‌ تعلق‌ و زنجیرهای‌ دل‌ بستگی‌ و وابستگی‌ به‌دنیا به‌ دست‌ نمی‌آید، پس‌ ملاک‌ و محک‌ عبودیت‌، حریت‌ و آزادگی‌ است‌. کمال‌ تربیت‌دینی‌، این‌ است‌ که‌ بندة‌ خدا، او را سر حریت‌ عبادت‌ کند و از ترس‌ دوزخ‌ و یا طمع‌ جنت‌ وحور و نعیم‌ نیز ازاد باشد. جالب‌ توجه‌ است‌ که‌ این‌ سخن‌ را هم‌ مولای‌ موحدان‌، علی‌ (ع) وهم‌ فرزندش‌ امام‌ حسین‌ (ع) فرموده‌اند که‌:

«اِن‌َّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَة‌ً، فَتِلْک‌َ عِب''ادَة‌ُ التُّج''ارِ، وَاِن‌َّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَة‌ً فَتِلْک‌َعِب''ادَة‌ُ الْعَبیدِ، وَاِن‌َّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْک‌َ عِب''ادَة‌ُ الاَحْر''ارِ وَهِی‌َ اَفْضَل‌ُ الْعِب''ادَة‌ِ؛ هماناگروهی‌، خداوند را از سر طمع‌ و رغبت‌ به‌ بهشت‌ می‌پرستند، پس‌ این‌ عبادت‌ تاجران‌است‌ و گروهی‌ او را از ترس‌ دوزخ‌ می‌پرستند، پس‌ این‌ عبادت‌ بردگان‌ است‌ و قومی‌ دیگر،خدای‌ را از سر شکر و سپاس‌ عبادت‌ می‌کنند، پس‌ این‌ عبادت‌ آزادگان‌ است‌ که‌ برترین‌عبادت‌ است‌.»


پس‌ در عبودیت‌ نیز مراحل‌ و مراتبی‌ است‌ که‌ ملاک‌ و معیار آن‌، جز حریت‌ وآزادگی‌ نیست‌؛ هر چند این‌ حریت‌، آزادی‌ از طمع‌ بهشت‌ و یا ترس‌ از دوزخ‌ باشد.در منطق‌ حضرت‌ اباعبدالله الحسین‌ (ع) ، حریت‌ و آزادگی‌، از پای‌ گاه‌ عبودیت‌آگاهانه‌ می‌جوشد؛ چنانچه‌ فرمود:«اَیُّهَا النّ''اس‌، اِن‌َّ اللهَ ـ جَل‌َّ ذِکْرُه‌ُ ـ م''آ خَلَق‌َ الْعِب''ادَ اِلاّ'' لِیَعْرِفُوه‌ُ فَاِذ''ا عَرَفُوه‌ُ عَبدُوه‌ُ فَاِذ''اعَبَدُوه‌ُ اسْتَغْنَوْا بِعِب''ادَتِه‌ِ عَن‌ْ عِب''اَدَة‌ مَن‌ْ سَو''اه‌ُ؛ ای‌ مردم‌، خداوند ـ که‌ یادش‌ بزرگ‌ است‌ ـبندگان‌ را نیافرید مگر برای‌ این‌ که‌ او را بشناسند، پس‌ چون‌ اور ا شناختند، بندگی‌ اش‌کنند، پس‌ آن‌ گاه‌ که‌ او را بندگی‌ کنند، از بندگی‌ غیر او بی‌نیاز گردند.»امام‌ در این‌ حدیث‌ شریف‌، تصریح‌ می‌فرماید که‌ ازادگی‌، از عبودیت‌، و عبودیت‌ ازمعرفت‌ و خود آگاهی‌ سرچشمه‌ می‌گیرد.در فهم‌ مراتب‌ عبادت‌ پیشگی‌ امام‌ حسین‌ (ع) ، مضامین‌ عالیة‌ دعای‌ عرفة‌ آن‌حضرت‌ ما را بس‌ تا ریشة‌ غیرت‌ دینی‌ و آزاد منشی‌ او را دریابیم‌؛ تعابیر شگفت‌انگیز او درعظمت‌ حضرت‌ حق‌ و بی‌اندازه‌ای‌ اسمای‌ حسنای‌ او و بی‌کرانگی‌ نعمت‌ هایش‌، نشانة‌تموج‌ خشیتی‌ از پروردگار، در روح‌ و جان‌ اوست‌ که‌ با وجود آن‌، دل‌ سپردن‌ به‌ غیر و کرنش‌کردن‌ در برابر دیگران‌ بی‌معناست‌.


تنسک‌ و عبادت‌ پیشگی‌، آن‌ چنان‌ با جان‌ امام‌ حسین‌ (ع) آمیخته‌ است‌ که‌ حتی‌در عرصة‌ کربلا نیز نمی‌تواند از شیفتگی‌ به‌ نماز و تلاوت‌ قرآن‌، بنابر ضرورت‌ اوضاع‌،اغماض‌ کند. در عصر تاسوعا، آن‌ گاه‌ که‌ در محاصرة‌ کامل‌ قرار گرفت‌ و دشمن‌ خود رابرای‌ حملة‌ نهایی‌ آماده‌ کرد، عباس‌ بن‌ علی‌ (ع) را فرستاد تا آنان‌ را متقاعد کند که‌ جنگ‌را به‌ روز بعد موکول‌ کنند و شبی‌ را فرو گذارند تا او و یارانش‌، آن‌ شب‌ را به‌ نماز و تلاوت‌قرآن‌ سپری‌ کنند و فرمود:«فَهُوَ یَعْلَم‌ُ اَنّی‌ قَدْ کُنْت‌ُ اُحِب‌ُّ الصَّلا''ة‌َ لَه‌ُ وَتِلا''وَة‌َ کِت''ابِه‌ِ وَ کَثْرَة‌َ الدُّع''اءِ وَالاِسْتِغْف''ارِ؛ خدا می‌داندکه‌ من‌ نماز گزاردن‌ و تلاوت‌ قرآن‌ و کثرت‌ دعا و طلب‌ آمرزش‌ را چقدردوست‌دارم‌.»عباس‌ (ع) با انان‌ سخن‌ گفت‌ و آن‌ شب‌ را مهلت‌ گرفت‌.امام‌ حسین‌ (ع) و یارانش‌، تمام‌ شب‌ را به‌ نماز و نیایش‌ و طلب‌ آمرزش‌ گذراندند.صدای‌ راز ونیاز آنان‌، تا بامداد، همچون‌ هم‌ همه‌ای‌ که‌ از کندوی‌ زنبور عسل‌ به‌گوش‌ می‌رسید، در دشت‌ کربلا شنیده‌ می‌شد، گروهی‌ در رکوع‌ بودند و برخی‌ در سجده‌ وجمعی‌ ایستاده‌ و دیگران‌ نشسته‌، خدای‌ را عبادت‌ می‌کردند.آخرین‌ جلوه‌ تنسک‌ و عبادت‌ پیشگی‌ در عرصة‌ کربلا، نماز حضرت‌ ابا عبدالله ویارانش‌ در ظهر عاشورا بود که‌ در گرما گرم‌ پیکار، به‌ نماز ایستاده‌ و در زیر باران‌ تیر و نیزه‌،نشان‌ دادند که‌ آزادگی‌ و حریتشان‌ از سرچشمة‌ عبودیت‌ خدا سیراب‌ شده‌ است‌.


دنیا خواهی‌، زیربنای‌ اسارت‌ و زبونی‌ نفس‌

و اما جبهة‌ یزید، ابن‌ زیاد و عمر بن‌ سعد، جبهة‌ اهل‌ دنیاست‌، آنان‌ که‌ به‌ دنیاخواهی‌ و لذت‌طلبی‌ خو کرده‌ اندو نمی‌توانند از زخارف‌ دنیا دست‌ بکشند آنان‌ قبل‌ از آن‌که‌ در این‌ عرصه‌، رویاروی‌ آل‌ الله (ع) بایستند، در غل‌ و زنجیر متاع‌ دنیا و هواها و هوس‌هاگرفتار شده‌اند.در زیارت‌ اربعین‌ حضرت‌ ابا عبدالله می‌خوانیم‌ که‌:«... وَقَدْ تَو''ازَرَ عَلَیْه‌ِ مَن‌ْ غَرَّتْه‌ُ الدُّنْی''ا وَب''اع‌َ حَظَّه‌ُ بِالاَرْذَل‌ِ الاَدْنی‌'' وَشَری‌'' آخِرَتَه‌ُبِالثَّمَن‌ِ الاَوْکَس‌ِ وَتَغَطْرَس‌َ وَتَرَدّی‌'' فی‌ هَو''اه‌ُ...؛... آنان‌ که‌ در مقابل‌ حسین‌ (ع) هم‌ دست‌ شدند، کسانی‌ بودند که‌ دنیا فریبشان‌ داده‌بود و بهرة‌ خود را در ازای‌ بهایی‌ ناچیز فروختند و آخرت‌ خود را به‌ ثمنی‌ اندک‌ از دست‌دادند، طغیان‌ کردند و خود را در اسارت‌ هوا و هوس‌، سرنگون‌ ساختند...»بنابراین‌ آزادگی‌ و ازادی‌ خواهی‌، صرفا اراده‌ و تصمیم‌ عارضی‌ سیاسی‌ نیست‌ بلکه‌منشی‌ است‌ که‌ از مبانی‌ جهان‌ بینی‌ توحیدی‌ سرچشمه‌ می‌گیرد. حریت‌ شاخصی‌ است‌که‌ صدق‌ و راستی‌ انسان‌ را در مراتب‌ توحید و عبودیت‌ حق‌ تعالی‌، آشکار می‌سازد و درعرصة‌ ابتلا و امتحان‌، سره‌ را از ناسره‌ باز می‌نمایاند.


آزادگی‌، معیار گزینش‌ همراهان‌ عاشورایی‌

حضرت‌ ابا عبدالله الحسین‌ (ع) بارها و بارها، از آ�

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.